محدث، متكلّم، مفسّر ارجمند شيعى، علاّمه، قدوة المفسّرين، جمال الدين ابوالفتوح حسين بن على خزاعى رازى از پرچمداران و طلايهداران تفسير كلام الهى است، اثر عمده وى تفسير گران ارج "روض الجِنان و رَوْح الجنان" يكى از پنج تفسير مهم كهن به زبان پارسى و كهنترين تفسير پارسى به زبان شيعى است. همچنين روض الجَنان را مىتوان از تأثيرگذارترين متون و منابع در غنا و شكوفايى و بالندگى زبان شيرين فارسى دانست. اهميّت و جايگاه بلند اين اثر ارزشمند را مىتوان از رهگذر بررسى و نگرش چند سويه و مطالعه ابعاد گوناگون آن دريافت؛ از جمله برخى از نقاط درخشان و درسآموز تأليف و مؤلف را مىتوان چنين برشمرد:
يك. در پيش گرفتن بهترين رويكرد تفسيرى در شرح و توضيح و تفسير آيات قرآن و مبهمات و پيچيدگىهاى كلام وحى با روش جامع و همهنگر، به دور از پرداختن يك سويه و محدود به يكى از جنبههاى ادبى يا عرفانى يا روايى؛ چنان كه روش معمول تفاسير عصر وى بوده است. و اين چنين بوده كه تفسير وى را در شمار تفاسير جامع شمردهاند؛ و بايد گفت نه تفسير، كه دائرةالمعارفى از دانشهاى دينى - قرآنى از خود به يادگار نهاده است.
دو. دفاع روشنگرانه و مجاهدانه از باورها و اعتقادات و مبانى كلامى شيعى با روشى استوار و علمى با وجود نامساعد بودن فضاى عصرى و چيرگى انديشه مخالف در صحنه و اين همه در عين سپردن راه اعتدال و پرهيز از افراط و تفريط.
سه. اهميّت دادن به روش گفتمان دينى در قالب احتجاجات و استدلالات متقن كلامى، فقهى و تفسيرى.
چهار. تأثيرگذارى علمى در حوزه گسترش دانش علمى - تفسيرى و توليد انديشه دينى. چنان كه مهمترين تفاسيرى كه پس از وى به نگارش درآمدهاند تا اندازه زيادى از وى تأثير پذيرفته و وامدار نوآورىها و خلاّقيتهاى علمى وى بودهاند.
پنج. رسالت محورى و تكليفگرايى. چنان كه به جاى نگاشتن تفسير خود به زبان عربى كه معمولتر و مقبولتر بوده و وجاهت و وزانت بيشترى مىآورده، به نگارش تفسير پارسى دست يازيده است. او خود در اينباره مىنويسد:
پس چون جماعتى از دوستان و بزرگان از اماثل و اهل علم و تديّن اقتراح كردند كه در اين باب جمعى بايد كردن، چه اصحاب ما را تفسيرى نيست مشتمل بر اين انواع، واجب ديدم اجابت كردن ايشان و وعده دادن به دو تفسير؛ يكى به پارسى و يكى به تازى؛ جز كه پارسى مقدم شد بر تازى؛ براى آن كه طالبان اين، بيشتر بودند و فايده هر كسى بدو عامتر بود". (روضالجنان، جلد 50/1)
هم از اينرو هر گاه و به هر بهانه، مناسب مىبيند، بناى وعظ و زجر و ترهيب و ترغيب مىگذارد و به داستانهاى قرآنى در همين راستا عنايت ويژه مبذول مىدارد چنان كه اسلوب تبليغى قرآن نيز همين گونه است.
شش. تلاش نيكفرجام در جهت بازتاباندن زيبايى و شيوايى و بلاغت و فصاحت كلام وحى در خلعت زبان فاخر پارسى، به يمن كوشش سترگ و بشكوه در تأليف متنى با غناى ادبى درخور توجه و بهرهورى از واژههاى استوار و نغز و گاه ابتكارى، چندان كه از رهگذار اين تلاش خجسته، متنى والا و بنيادين در ميان متون و نبشتههاى پارسى برجاى نهاده و گامى بلند در راستاى غنا و پيشبرد درّ درى برداشته است.
نقاط روشن بسيارى در اين گرامىنامه مىتوان ديد، كه در مجموع آن را اثرى معيار و الگو مىنمايد، چنان كه به راستى بايد تراز تفسيرش نام كرد و مؤلّف جليل وى را قدوة المفسّرين خواند.
تكريم و تعظيم مردانى بزرگ چونان صاحب روضالجنان وظيفه بايسته اهل دانش و پژوهش و فرهنگ است. اين مهم هم اينك در گستره مرزهاى كشورى و در فراخناى ادب پارسى با برگزارى كنگره بزرگداشت شيخ ابوالفتوح رازى به گونهاى بايسته و شكوهمند فراهم آمده است، كه دست بانيان و گردانندگان آن مريزاد.
امّا به نظر مىرسد معرّفى انديشهها و ديدگاههاى انديشمند علاّمه رازى، بويژه تفسير گرانقدر وى به جهان اسلام و عربزبانان نيز بايسته و شايسته است.
در همين جا فرصت را غنيمت شمرده پيشنهاد ترجمه متن كامل يا گزيده اين اثر ارجمند به زبان عربى را مطرح مىسازيم بدين گونه، افزون بر بهرهورى امّت اسلامى در سراسر جهان اسلام از اين ميراث تفسيرى، گامى در خور و شايسته در راستاى شناساندن تلاشها و مجاهدتهاى علمى - قرآنى عالمان شيعى برداشته مىشود. بويژه با توجه به اين حقيقت مبرهن كه تفسير بنام و پرآوازه مفاتيح الغيب فخر رازى در مضمون و محتوا و همچنين سبك و سياق وامدار و برگرفته از اين تفسير است.
فصلنامه پژوهشهاى قرآنى كه پژوهشهاى موضوعى و در قالب ويژهنامهها را از آغاز تا امروز وجهه همّت خويش گردانيده؛ همواره به موضوعات بنيادين دانش و انديشه دينى پرداخته و از مناسبت محورى و مقطعىنگرى پروا داشته است، امّا تكريم بزرگانى چونان شيخ بزرگوار، علامه رازى را وظيفهاى بايسته و درخور اهميّت و شايسته اختصاص شمارهاى ويژه مىداند. چنان كه در شمارههاى گذشته خود نيز از پيشينيان عرصه تفسير و دانش قرآنى، امينالاسلام طبرسى، و از معاصران، حضرت امام خمينى، علامه طباطبايى و علامه مطهرى - رحمتاللَّه عليهم اجمعين - را مورد تكريم قرار داده و شمارهاى ويژه به آراء و انديشههاى قرآنى هر يك اختصاص داده است.
اينك نيز در راستاى رسالت قرآنى خويش اين ويژهنامه را عرصه مىدارد. در ميان انبوه محورهاى مورد بحث و كنكاش گاه پر قيل و قال پيرامون شخصيت، زندگى، آثار و انديشههاى ابوالفتوح، از پرداختن به محورهاى كماهميّت پروا كردهايم؛ محورهايى مانند شرح زندگى، خاندان، تاريخ دقيق تولد و درگذشت، محل دقيق دفن وى، نام دقيق تفسير، تفاسير تأثيرگذار يا تأثير پذيرفته، سبك نگارش و نثر، تاريخچه تصحيح و چاپ و... بر اين باوريم كه چالش در اين زمينهها نه تكريمى از مفسّر به شمار مىآيد و نه غبارى از چهره قرآن و تفسير مىزدايد. امّا محورهايى را كه پنداشتهايم بايستگى بيشترى داشته، با هدف اصلى مفسّر همگامتر است در حدّ بضاعت خويش به مطالعه و بررسى نشستهايم.